چالش های جدید اصول حاکم بر حقوق کیفری

نویسندگان

چکیده

حقوق کیفری مدعی پیروی از اصول و مبانی مستحکم، مشترکی است که طی سالیان متمادی و تحت تأثیر اندیشه ها و مباحث عمیق فلسفی، حقوقی، اجتماعی، جرم شناسی،... به آن اصول دست یافته است.
اصل برائت، اصل قانونی بودن جرایم، مجازات ها، اصل تساوی مجازات ها، اصل شخصی بودن مجازات، رعایت حقوق بشر، کرامت انسانی، از جمله اصولی هستند که از اعتبارو اهمیت خاصی برخوردار بوده و به زعم بسیاری از صاحب نظران زیربنای حقوق کیفری را تشکیل می دهد.
با این حال این اصول کلی و مشترک، طی چند دهه اخیر اصالت، اعتبار و صراحت اولیه خود را تا حدی ا ز دست داده، در پاره ای ازمقررات جزای مدرن،آگاهانه و بنا بر مصالحی به دست فراموشی سپرده شده و قانونگزاران در سطوح ملی و بین المللی در مواردی بر خلاف این اصول رفتار نموده اند. بنابراین در حال حاضر این سؤال مطرح می شود که آ یا بشرامروز، در آستانة کنارگذاشتن اصول وقواعدی نیست که برای نیل بدانها رنج و مشقتی طولانی را متحمل شده است؟ و آ یا منافع حاصل از کنارگذاشتن این اصول برای جوامع بشری بر مصالح، منافع ناشی از رعایت آنها غلبه دارد؟

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

-

چکیده [English]

Criminal Law has based on the principles that are formed by the many years.
This principles arised form the philosophical, legally,
sociology and Criminolojically theories.
For example principles such as: “Presumption of innocence”, the principle of “Nullum crimen sine lege, Nullum poena sine lege”, the principle of “individual autonomy”, the principle of “eguality of punishments” and “attention to human rights and dignity” achieved form dept discussions between philosophers and lawyers.
But in the last years this principles missed their original
firmly, integrity and validity and many national and
international statutes trend into breach of this principles.
Therefore this guestion posed that if the human irrespect
from essential principles that have relies on them many years and century?

کلیدواژه‌ها [English]

  • Criminal Law
  • Human Righst
  • Principle of Acquittance
  • Principle of Eguality of Punishments
  • Principle of Individual Autonomy