ابهام زدایی از طریق ویرایش قوانین

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

استادیار گروه حقوق، دانشگاه بین‌المللی امام رضا (ع)، مشهد، ایران

چکیده

ابهام در زبان حقوقی بخش ناخواسته، اما ناگزیر متون قانونی است. از این رو، تفسیر این متون با هدف رفع ابهام یا همان گزینش معنای درست یا درست‌تر، بخشی از دانش حقوق است. اما می‌توان به‌جای تمرکز بر تفسیر ابهام، به پیشگیری از بروز آن در متون قانونی و نیز حذف آن از قوانین موجود نیز اندیشید، به‌طوری که متن قانون از بدون ابهام بوده یا کمترین ابهام را داشته باشد. در این صورت، مجالی برای تفسیر آن نیز باقی نمی‌ماند. فرضیه‏ای که چنین امری را ممکن می‏شمارد و به ضرورت آن معتقد است، در نهایت، به «ویرایش ابهامی قوانین» می‌انجامد. مبنای این ویرایش، منفی‌بودن پدیدۀ ابهام در زبان قانونی و ضرورت زدودن آن به‌دلیل فوایدی است که نصیب جامعه و اشخاص می‌شود. هر چند پیرایش ابهام تنها در ابهام‌های غیرطبیعی زبان حقوقی ممکن است، اما میزان آن قابل توجه است. جایگاه اجرایی ویرایش ابهامی پیش‌نویس قانون و قوانین موجود را می‌توان به‌عنوان گامی از تنقیح قوانین در نظر گرفت، طوری که مرجع تنقیح ابهام‌ها را شناسایی و رفع آن را به مرجع تصویب پیشنهاد کند.
 

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Edition of ambiguous, a step of codification of laws

نویسنده [English]

  • Mohammad hasan Emamverdy
Assistant Professor of Law group at the International University of Imam Reza Mashhad
چکیده [English]

Ambiguity in legal language has been part of the unwanted but inevitable legal texts. Thus, the interpretation of these texts with the aim of removing the ambiguities or the true meaning selection, or, more correctly, is a branch of knowledge of the law. But instead of focusing solely on interpretation, can prevent ambiguities in legal texts so that the law becomes clear and it not remains room for interpretation. This hypothesis is possible and necessary and result to “edition of ambiguous”. The basis of this edition is that the ambiguity be negative phenomenon in the language of law. Necessity of removing of ambiguities for the benefits that accrue to society and individuals. However, editing of abnormal ambiguities in legal language is possible, but the amount is significant. The executive place of ambiguity edition of draft law and exist laws can be considered as a step of codification of laws. So that, the authority of codification identifies ambiguities and refers them to the legislator to eliminate of them.
 
 


 

کلیدواژه‌ها [English]

  • Key words:ambiguity
  • legal language
  • edition
  • codification
  • Certainty
  1.  

    1. احمدی، بابک (1380). ساختار و تأویل متن. تهران: نشر مرکز.
    2. اعتماد، شاپور (1372). ترجمه و زبان علم. مجموعة مقالات سمینار زبان علم و زبان فارسی، علی روحی، تهران، نشر دانشگاهی، صفحات 39-50.
    3. اعلم، هوشنگ (1368). ایهام و ابهام‌زادیی در زبان فارسی. کیهان فرهنگی، سال 6، شمارۀ 66، صفحات 47-45.
    4. امام‌وردی، محمدحسن (1394). ابهام زبان حقوقی. پایان‌نامۀ دکترای حقوق خصوصی، دانشکدة حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه تهران.
    5. امامى، سید حسن (1371). حقوق مدنى. جلد چهارم، تهران: اسلامیه.
    6. انصاری، باقر (1385). ابهام حقوقی و تأثیر آن بر تصمیم‌گیری‌های قضایی. تحقیقات حقوقی، شمارۀ 43، صفحات 335-283.
    7. انصاری، باقر (1386). تنقیح قوانین و مقررات: تدبیری برای مبارزه با ابهام حقوقی. فصلنامۀ اطلاع‌رسانی حقوقی، سال 6، شمارۀ 11، صفحات 67-31.
    8. انصاری، باقر (1390). مطالعۀ تطبیقی تنقیح و تدوین قوانین و مقررات (کدیفیکاسیون). تحقیقات حقوقی، شمارۀ 54، صفحات 155-91.
    9. انصاری، مرتضی (1428). فرائدالاصول. جلد دوم، قم: مجمع الفکر الاسلامی.
    10. انصاری، مرتضی (1381هـ‌ ق). مطارح الأنظار. جلد دوم، قم: مجمع الفکر الاسلامی.
    11. باطنی، محمدرضا (1386)، توصیف ساختمان دستوری زبان فارسی. چاپ نوزدهم، تهران: امیرکبیر.
    12. باطنی، محمدرضا (1388). اهمیت استنباط در درک زبان. بخارا، بهمن و اسفند، شمارۀ 74، صفحات 83-84.
    13. بیگ‌زاده، صفر (1387). شیوه‌نامة نگارش قانون. چاپ سوم، تهران: مرکز پژوهش‌های مجلس.
    14. جعفری‌تبار، حسن (1388). فلسفۀ تفسیری حقوق. تهران: سهامی انتشار.
    15. حبیبی، حسن (1378). زبان حقوقی. مجلة کانون، سال 43، شمارۀ 16، صفحات 37-13.
    16. حق‌شناس، علی‌محمد (1372). در جست‌وجوی زبان علم. مجموعة مقالات سمینار زبان علم و زبان فارسی، علی روحی، تهران: نشر دانشگاهی، صفحات 6-14.
    17. خرمشاهی، بهاءالدین (1384). کژتابی‌های ذهن و زبان. تهران: ناهید.
    18. داوری آشتیانی، حسین (1372). دانش زبان و زبان دانش. مجموعة مقالات سمینار زبان فارسی و زبان علم، علی روحی، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، صفحات 50-62.
    19. داوری اردکانی، نگار (1379). دلالت چندگانه، ابهام و ایهام در زبان و ادبیات فارسی. نامة فرهنگستان، شمارۀ 8، صفحات 54-34.
    20. دهخدا، علی‌­اکبر (1377). لغت‌نامه. تهران: دانشگاه تهران.
    21. راسخ، محمد (1384). بنیاد نظری اصلاح نظام قانونگذاری. تهران: مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی.
    22. سمیعی گیلانی، احمد (1387). نگارش و ویرایش. تهران: سمت.
    23. شمس، عبدالله (1383). آیین دادرسی مدنی. جلد دوم، تهران: دراک.
    24. شهیدی، مهدی (1386). تشکیل قراردادها و تعهدات. جلد اول، تهران: مجد.
    25. شیری، قهرمان (1390). اهمیت و انواع ابهام در پژوهش‌ها. فنون ادبی دانشگاه اصفهان، سال 3، شمارۀ 2، صفحات 36-15.
    26. صفوی، کوروش (1383). درآمدی بر معنا‌شناسی. چاپ دوم، تهران: سوره.
    27. عمید، حسن (1389). فرهنگ عمید. تهران: راه رشد.
    28. کاتوزیان، ناصر (1386). الزام‌های خارج از قرارداد. جلد اول، چاپ هشتم، تهران: دانشگاه تهران.
    29. کاتوزیان، ناصر (1387). عقود معین، جلد سوم: عطایا. چاپ هفتم، تهران: گنج دانش.
    30. کاتوزیان، ناصر (1381). فلسفة حقوق. جلد سوم، چاپ دوم، تهران: سهامی انتشار.
    31. کاتوزیان، ناصر (1382). قواعد عمومی قراردادها. جلد دوم، چاپ هفتم، تهران: سهامی انتشار.
    32. گی، برایان (1386). تنقیح فواید و دشواری‌ها. ترجمۀ علی‌اکبر گرجی ازندریانی، مجلس و پژوهش، دورۀ 14، شمارۀ 56، صفحات 220-199.
    33. مظفر، محمدرضا (1375هـ ق). أصول الفقه. جلدهای اول و چهارم، چاپ دوم، قم: مؤسسة نشر اسلامی.
    34. معین، محمد (1362). فرهنگ فارسی. چاپ پنجم، تهران: امیرکبیر.
    35. مهاجری، علی (1390). مبسوط در آیین دادرسی مدنی. جلد اول، چاپ سوم، تهران: فکرسازان.
    36. میرزای قمی (1430). القوانین المحکمه فی الأصول. جلد دوم، قم: احیاء الکتب الاسلامیه.
    37. نائینی، محمدحسین (1352هـ ق). اجودالتقریرات، تقریر ابوالقاسم خوئی. جلد اول، قم: مطبعه العرفان.
    38. ناتل خانلری، پرویز (1361). زبان‌شناسی و زبان فارسی. تهران: توس.
    39. هارت، هربرت (1390). مفهوم قانون. ترجمۀ محمد راسخ، چاپ دوم، تهران: نشر نی.
    40. هاشمی، محمد (1372). تهذیب قوانین و راه‌هایی که باید پیمود. مجلس و راهبرد، شمارۀ 3، صفحات 262-252.
    41. هنفلینگ، اسوالد (1383). فلسفه و زبان روزمره. ترجمة محمود رافع، تهران: گام نو.
      1. Amsterdam, A.G. (1960), The void-for-vagueness doctrine in the Supreme Court. University of Pennsylvania Law Review, 109(1), 67-116.
      2. Bradley, C.M. (1986). Law the uncertainty principle in the Supreme Court. Duke Law Journal, 1, 1-64.
      3. Chalmers, D. (2006). European Union Law: text and materials, Cambridge: Cambridge University Press.
      4. Zolo, D. (2007). The rule of law history, theory and criticism, a critical appraisal, springer.
        1. Day, D.S. (1977). Termination of parental rights statutes and the void for Vagueness Doctrine: A successful attack on the parenspatriae rationale. Journal of Family Law, 16, 213-232.
        2. Leawoods, H. & Radbruch, G. (2000). An extraordinary legal philosopher. Washington University Journal of Law and Policy, 2, 489-515.
          1. Marmor, A. (2012). Varieties of vagueness in the law. University of Southern California Legal Studies Research, 8-12, 1-24.
          2. Maxeiner, J.R. (2007). Legal certainty: A European alternative to American legal indeterminacy. 15 Tulane Journal of International and Comparative Law, 15, 541-607.
          3. Maxeiner, J.R. (2008). Some Realism about legal certainty in the globalization of The rule of law. 31 Houston Journal of International Law, 27, 27-46.
          4. Raitio, J. (2003). The principle of legal certainty in EC Law. Kluwer Academic Publishers.
          5. Sunstein, C.R. (1995). Problems with Rules. California Law Review, 83(4), 956-1026.
          6. Vornholt, R.P. (1980). Application of the Vagueness Doctrine to Statutes Terminating Parental Rights. Duke Law Journal, Vol. 336.
          7. Holmes, W.O. (1897). The path of the law. Harvard Law Review, 10(8), 457-478.